موجودات فضایی

این وبلاگ نسخه ی سومی از مقالات مرا از پرشین بلاگ و بلاگفا در برمیگیرد.از تاریخ گرفته تا فضا

موجودات فضایی

این وبلاگ نسخه ی سومی از مقالات مرا از پرشین بلاگ و بلاگفا در برمیگیرد.از تاریخ گرفته تا فضا

آنوناکی که هستند

همانطور که قول داده بودم این داستان را به همراه نقد شخصی خودم به طور خلاصه می نویسم. قابل ذکر است که اینجانب کاملا مخالف داستانهای ذکر شده در کتابهای مذکور هستم و  به منظور نقد موجودات فضایی از آنها استفاده می کنم.چون برخی خوانندگان تصور می کنند که من نمی دانم اینها غلط است و به من یادآوری می کنند که کتب آسمانی چه می گویند. ولی این مطالب  فقط برای نشان دادن دروغهایی است که در مورد تولد عیسی مسیح گفته شده و اکثر این دروغها توسط موجودات ناشناخته یا فضایی ترویج داده می شود .نوشته ی پایین ترجمه ی بخشی از کتاب روبرتو سولاریون و سایرین است و مثلا  فقط نوشته شده "موسی " و ننوشته "حضرت موسی" چون من به متن اصلی وفادار هستم به میل خودم (ع) و "حضرت "جلوی نامها نگذاشته ام . لطفا به بزرگی خودتان ببخشید!

 

 

 


طرح شاهزاده نانار
بر اساس نوشته ی روبرتو سولاریون ۱۹۹۶
ترجمه شده از کتاب مرد آسمانی نوشته جان بینز  و کتاب  خدایان بهشت عدن نوشته ویلیام بریملی.


"همانطور که می دانیم مردم بنی اسرایل در ۲۰۰۰ قبل از میلاد در مصر به اسارت گرفته شدند و در نهایت موسی متولد شد تا آنها را از اسارت آزاد کند. در این زمان طولانی بنی اسرایل کاملا قوانین و دین اصلی خود را فراموش کرده بودند.
موسی از آنجا که توسط یک شاهزاده مصری بزرگ شده بود یک شهروند مصری تلقی می شد و مانند سایر شاهزادگان رموز و اسرار هرمتیک Hermetic مصری را فرا گرفته بود. این رموز هرمتیک علومی بود که در واقع توسط شاهزاده ی جادو و کیمیاگری  به دانشمندان کرو-مگنون تعلیم داده می شد. این شاهزاده نامش "نانار" بود که در اساطیر یونان به نام هرمس و در مصر به نام تت شناخته شده است.

در حدود سال ۱۵۸۷ قبل از میلاد موسی کاملا به این اسرار و همچنین اسرار اهرام واقف شده بود و در همین اثنا سیاره نیبیرو می رفت که وارد تابستان خود شود. در این زمان سیاره نیبیرو در بالای قطب شمال سیاره تیامات( زمین) قرار میگیرد و مدت ۹۰۰ سال در آن حالت باقی می ماند. سپس شروع به حرکت می کند و به سوی سحابه ی اورت می رود جایی که مردم خزنده ی نیبیرو به خواب زمستانی فرو می روند.

قرار گرفتن سیاره نیبیرو بر بالای مدار قطبی تیامات (زمین) سبب دوره های شدید طوفان و فجایع طبیعی می شود و موسی که از این مطلب آگاهی داشت موقعیت را برای نجات قومش از مصر مناسب دید. موسی با تخصصی که در علوم کهکشانی و رموز هرمتیک داشت از آرکن سرنوشت تقاضای کمک کرد.( آرکن به ضم ک  به معنی شیطان مالک سرنوشت است. کسی که قدرت بر همه چیز دارد اما از نوع شیطانی و موذیانه-برای مطمئن شدن به لغتنامه رجوع کنید.)


موسی از آرکن خواست که مردم او را آزاد کند و  آرکن هم قراردادی با موسی بست . موسی باید قسم می خورد که مطیع این آرکن باقی بماند .
با ورود سیاره نیبیرو به اتمسفر زمین قطبهای شمال و جنوب زمین جابه جا شدند و فجایع شروع شد. آب دریای سرخ از وسط به دوقسمت شد و راهی را برای عبور موسی و همراهانش فراهم کرد اما لشکریان فرعون که تعقیبشان می کردند غرق شدند
.


اما وقتی بنی اسرایل به سلامت به صحرای سینا رسیدند موسی دریافت که با آرکن اشتباهی قرارداد بسته است و در نتیجه ی این قرارداد آرکن  کنترل زمین را به دست آورده بود و به این ترتیب زمین وارد یک عصر سیاه گشت.


در حدود ۱۰۰ قبل از میلاد بود که نیبیروها از اشتباه موسی خبردار شدند و برای اینکه جلوی خرابی ها را بگیرند شاهزاده نانار را که متخصص فلسفه ی هرمتیک و کیمیاگری بود به زمین فرستادند. شاهزاده نانار به مصر رفت و گروههای هرمتیک مصر راسرو سامان داد. آنها موافقت کردند که یک زن کرو-مگنون را با اس-پرم شاهزاده نانار باردار کنند. به این ترتیب یک زن دو رگه تولید شد که نیمی از آن زمینی بود و نیم دیگر نیبیرویی بود. نام این زن مریم بود. به محض اینکه مریم به سن بلوغ رسید به همراه مردی به نام یوسف به مصر فرستاده شد و دوران نوجوانی را به فراگیری علوم هرمتیک پرداخت. شاهزاده نانار  یوسف را  به عنوان نامزد مریم همراه او کرده بود تا تولد فرزند آینده (عیسی) قانونی جلوه کند.


مریم و یوسف ازدواج کردند اما یوسف چیزی در مورد مریم یا قوانین هرمتیک نمی دانست. وقتی مریم ۲۰ ساله شد شاهزاده نانار به صورت مادی درآمد و به عنوان یک سرباز رومی مریم را ملاقات و او را باردار کرد. به این ترتیب عیسی تولید شد و وقتی عیسی به سن بلوغ رسید به هندوستان فرستاده شد تا تمام اسرار و علوم مربوط به نیبیرو و انقلاب علیه شیطان سرنوشت را فرا بگیرد. معلم عیسی شاهزاده ای اهل نیبیرو بود به نام  اینانا ( لکشمی) که در ان زمان فرمانروای سرزمینهای کنونی هندوستان - پاکستان- افغانستان و هندوچین بود.


عیسی در حدود ۳۰ سالگی به اورشلیم(بیت المقدس) بازگشت و طبق دستورات شاهزاده نانار شروع به فعالیت کرد. چون عیسی دورگه نسل دوم بود قادر بود قدرتهای خارق العاده اش را در زمین استفاده کند. در غیر این صورت تمام سلولهای عصبی اش بر اثر فشار انرژی متلاشی میشدند.


مقصود شاهزاده نانار و امپراطوری آنوناکی( آنو) از این برنامه ریزی این بود که آرکن سرنوشت را از قدرتش بر زمین معزول کنند و عیسی می بایست این ماموریت را انجام می داد. او ۱۲ حواریون را انتخاب کرد و فعالیتهای زیادی کرد اما در نهایت امپراطوری روم توانست با یک توطئه عیسی را دستگیر و مصلوب کند. به این ترتیب طرح شاهزاده نانار شکست خورد و آرکن مذکور همچنان تا امروز بر زمین نظارت می کند و مطمئن هستم که شورای ۱۲ نفره ی نیبیرو از این مسئله خرسند نیست!
در آینده خواهیم دید که چه اتفاقی خواهد افتاد ."

=================================
بخش بالا فقط ترجمه ی کوتاهی از عقاید مردم نیبیرو نسبت به تولد عیسی مسیح است که توسط پیروانشان ترویج می شود.

انسان کرو-مگنون = یعنی انسانی که اجدادش از مردم نیبیرو بوده اند. پس از اینکه مردم آنوناکی در زمین پراکنده شدند نسل اولی که از ایشان تولید شد دارای قدرتهای خارق العاده بوده و به نام  مگی یا مغ شناخته شدند. مغان زرتشتی نامشان را از اینجا میگیرند. مگی یا مغ به معنی جادوگر یا فردی است که کارهای کثیف و عجیب می کند. لغت مجیک در انگلیسی از مگی مشتق شده است.


اسرار هرمتیک = رموز کیمیاگری که شامل تمام علوم موجود در دنیا می باشد و انسان را قادر به انجام کارهای غیر ممکن می نماید. تبدیل عناصر به عناصر جدید و تولید موجودات و گونه های جدید بر روی زمین. بخش اصلی دانش هرمتیک مربوط به کارهای کثیف از جمله جن پرستی و دست یابی به قدرتهای ماورایی - قربانی و پرستش خدایان متعدد می باشد. پس از حمله ی مسیحیان به مصر اکثر مدارس جادوگری نابود شدند  و با طلوع اسلام بقیه معابد و مدارس هرمتیک در مصر از بین رفتند . اما الواح زمرد و کتب حاوی دانش هرمتیک توسط مسلمانان به عربی ترجمه شد که در نتیجه ی آن عصر طلایی دانشمندان مسلمان آغاز شد. کیمیاگران اسلامی قوانین چند خدایی و قربانی های کیمیاگری را تغییر دادند و آن را مطابق با قوانین الهی نوشتند . این علوم با تسخیر اسپانیا توسط امپراطوری عثمانی وارد اروپا شد و به این ترتیب عصر رنسانس در اروپا را سبب شد.شاهزاده نانار به صورت هرمس در حالیکه علامت کیمیاگری را در دست دارد.این علامت دو مار پیچ خورده است که امروزه نیز بر روی محصولات پزشکی و دارویی دیده می شود.

شاهزاده نانار به صورت تت خدای مصر باستان- پدر کیمیاگری و نویسنده ی الواح زمرد- به علامتهای موجود در تصویر توجه کنید!


هندوستان همچنان به عنوان تنها مدرسه ی علوم هرمتیک چند خدایی در دنیا به حیات خود ادامه می دهد .


--الهه(بانو-خدا) لکشمی-جن مونثی که امروز هم در هند پرستش می شود. اینانا خدای مونث سومر از نژاد آنوناکی است که به نام ایشتر و آستارته نیز مشهور است. ایشتر جن مونثی که در بابل باستان سبب ایجاد فساد بی اندازه گشت. برای دریافت عکس و اطلاعات بیشتر به من ای میل بزنید چون امکان قرار دادن عکس در اینجا نیست!

=======================================
همانطور که حتما متوجه شده اید - نیبیروها ( آنوناکی) قصد دارند که حوادث زمین را وارونه جلوه بدهند . به این معنی که خود را دوستداران مردم زمین معرفی می کنند و در عوض خدای یکتا را به عنوان آرکن سرنوشت به صورت یک موجود شیطانی نشان می دهند. سالهای پربار و پربرکت زمین را و بزرگترین و بهترین پادشاهی ها  را و پیامبرانی همچون سلیمان و داوود را به عنوان عصر سیاه زمین معرفی می کنند . و می گویند که آرکن سرنوشت قصد سوء استفاده از زمین را دارد.
---------
آینها مدعی هستند که عیسی برای متوقف کردن خرابیها روی زمین فرستاده شده بود در حالیکه
 موسی قرار داد خود را با آرکن سرنوشت در سال ۱۵۰۰ قبل از میلاد بسته بود و اگر آنها واقعا قدرتی داشتند و می خواستند کاری برای زمین بکنند می توانستند طرح شاهزاده نانار را همان زمان اجرا کنند. پس چرا ۱۴۰۰ سال صبر می کنند تا سال ۱۰۰ قبل از میلاد و حالا می گویند که عیسی را ما درست کرده و فرستادیم که به شما کمک کند؟!
-------------
علاوه بر اینها آنوناکی منکر هرنوع خالقی هستند و خود را خدای خالق مردم زمین می دانند. در حالیکه گزارشات خودشان تایید می کند که پیش از ورود آنوناکی زمین دارای سکنه ی هوشمند بوده است. و دیگر اینکه نمی گویند خودشان را چه کسی خلق کرده است؟
-----------------
کسانی که اطلاعی از محتوای اناجیل و تورات ندارند شاید متوجه نشوند که آنوناکی از نواقص این کتب سوء استفاده کرده و تئوریهای خود را می نویسند.

یک نمونه برای مثال این است که زندگی حضرت مریم در هیچیک از اناجیل و در هیچ جایی ثبت نشده است.

(به جز قرآن کریم که اشاره به تولد او و دریافت مائده آسمانی می کند و اینکه همدوره ی زکریای پیامبر بوده است.) که این اطلاعات باز هم از نظر تاریخی کامل نیست و جای شک و شبهه می گذارد که آیا مریم واقعا دورگه ای از آنوناکی بوده است؟ همچنین در مورد زندگی حضرت عیسی هیچ نمی دانیم. اناجیل فقط  اطلاع می دهند که عیسی مسیح پس از تولد توسط مادرش و یوسف به مصر برده شد. سپس ناگهان وارد ۳۰ سالگی عیسی می شویم که به شفای بیماران می پردازد. در طول این ۳۰ سال عیسی مسیح کجا بود و چه کرد معلوم نیست.


بنا به همین دلایل  است که هر که از راه می رسد فرضیه ای می دهد مانند فرضیه ی احمقانه ای که در کتاب " کد داوینچی "ارائه شده است و بعد هم در یک فیلم مستند تقلبی توسط جیمز کامرون اثبات می شود!!

 حال می رسیم که پرسشی که قبلا مطرح کردیم : آیا واقعا مریم مقدس مخلوطی از انسان زمینی و غیر زمینی بوده است؟ آیا واقعا جبرئیلی که بر مریم ظاهر شد همان شاهزاده آنوناکی درخشان بود ؟  آیا عیسی مسیح واقعا ۳۰ سال گمشده ی عمرش را در مصر و هندوستان گذراند؟ در مورد همه ی این سوالات باید به تاریخ رجوع کنیم و چون سلسله نگاری اتفاقات طولانی و چه بسا خسته کننده خواهد بود مختصرا توضیح می دهیم. 

 این درست است که حضرت مریم باردار شد بدون اینکه کسی شوهری یا مردی نزد او ببیند. اما در هیچ جای تاریخ  هیچ کشوری حضور موجودی به نام نانار ثبت نشده است. بر اساس اناجیل عیسی مسیح به همراه مادرش به مصر برده شد ولی در هیچ کجای تاریخ مصر نامی از آنها ذکر نشده است.اگر واقعا چنین اتفاقی افتاده بود و عیسی و مریم  در مصر سکونت داشته اند باید جایی نامی از آنها باقی مانده باشد در حالیکه چنین نیست.

 اگر واقعا عیسی مسیح ۲۸ سال از عمر خود را در هند سپری کرده است باید نامی از او در کتب هندو و یا تصویری از او در کنار الهه لکشمی به چشم بخورد .. در حالیکه چنین نیست.

 متاسفانه یا خوشبختانه تاریخ هیچ کشوری حضور مریم یا عیسی را تایید نمی کند و هیچ گزارشی هم مبنی بر مسافرت آنها داده نشده است. در نهایت تمام اطلاعات ما می تواند از کتاب قرآن برداشته شود چون این تنها کتابی است که اطلاعاتی در مورد عیسی بن مریم ارائه می کند. چون می دانم شما حوصله ی خواندن آیات را ندارید ! فقط به محتوای آنها اشاره می کنم !  فرشتگان به مریم مژده ی عیسی را دادند و مریم خود گزارش می دهد که هیچ مردی او را لمس نکرده است پس چگونه او را فرزندی خواهد بود ؟ این خود ثابت می کند که هیچ نوع تماس فیزیکی در میان نبوده و هیچ موجود مادی در کنار مریم حضور نداشته است. فقط چبرئیل حضور داشته و او هم مامور پیام آور بوده و نه سرباز رومی!  بر اساس گزارشات وحی در خلقت عیسی مسیح هیچ وسیله یا موجود مادی به کار گرفته نشده است . عیسی مسیح روحی صادر شده از جانب خداوند بوده و به بیان واضحتر نطفه ای در کار نبوده که شوهری لازم داشته باشد!  اگرچه هضم و باور این مسئله بستگی به حقیقتجویی روح خواننده دارد اما برای باز شدن کامل این مطلب مقاله ی کاملی در خصوص موجودیت عیسی مسیح نوشته ام که انشاءالله لینک آن را اینجا می گذارم.

همانطور که گفتیم طرح شاهزاده نانار فقط یکی از دهها دروغی است که توسط آنوناکی و سایر گونه های فضایی گفته شده که برخی از آنها را در گذشته نوشته ایم و باز هم خواهیم نوشت.


قصد آنوناکی و سایر گونه های غیر زمینی تا کنون این بوده است که انسانها را دچار فراموشی و دین زدگی کنند . به این ترتیب دیری نمی گذرد که هرج و مرج و بی نظمی به تمام زمین کشیده می شود و انسانها در جنگ با خودشان می بازند.

 طبق چیزهایی که تا به حال از آنوناکی گفته ایم شاید فکر کنید که شباهتهای فراوانی بین آنها و شیاطین وجود دارد. تمام خدایان باستان که از نژاد آنونکی بوده اند مانند لکشمی و اینانا از جنیان بوده اند ! پس آیا می توان نتیجه گرفت که نژاد آنوناکی یکی از گونه های فضایی نیستند بلکه یک دسته از جنیان هستند که همواره زمینیان را آزار و اذیت کرده اند ؟ 
------------
در ادامه ی تحقیقات به این حقیقت ( شاید ترسناک) می پردازم که آنوناکی در حقیقت که هستند و از کجا آمده اند و این داستانها توسط چه کسانی ساخته و پرداخته می شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد