موجودات فضایی

این وبلاگ نسخه ی سومی از مقالات مرا از پرشین بلاگ و بلاگفا در برمیگیرد.از تاریخ گرفته تا فضا

موجودات فضایی

این وبلاگ نسخه ی سومی از مقالات مرا از پرشین بلاگ و بلاگفا در برمیگیرد.از تاریخ گرفته تا فضا


آیین برهمایی : نظام طبقاتی و خدایان مورد پرستش ۱

امروز می خواهم در مورد آیین برهمایی کمی توضیح بدهم از آنجایی که می دانم اطلاعات مردم ایران در مورد این آیین خیلی کم است و اغلب این آیین را با بودایی اشتباه می کنند.

پیروان آیین برهمایی در عصر کنونی هندو نامیده می شوند اگرچه که این نام صحیحی نیست و هیچ رابطه ای با دین برهمایی ندارد. هندوییسم در زمان ما افراد زیادی را به خود جلب کرده است از جمله مسلمانان که به دلیل بی اطلاعی از آیین اسلام و همچنین نا آگاه بودن از اصول ادیان دیگر مخصوصا دین برهمایی یا هندو به این آیین و مروجان آن گرویده می شوند.

اگرچه برخی از هندوان به دروغ خود را یکتا پرست معرفی می کنند آن هم برای جلب نظر مسلمانان و سایر ادیان یکتاپرست است اما در حقیقت هندوییسم بر پایه ی چند خدا بنا شده است. در راس مثلث ۳ خدای برهما- ویشنو و شیوا قرار دارند که هرکدام چندین زن و چندین فرزند دارند و زنان آنها خدای مونث یا الهه نامیده می شوند و فرزندان مذکر آنها خدا محسوب می شوند.

فلسفه ی آیین برهمایی از ناقص ترین و به گمان من ابلهانه ترین فلسفه هاست .چرا که در کتب مقدس آنها این خدایان هستند که صحبت می کنند و نه یک آفریدگار.

 

ویشنو

اگر شما از  هندوان سوال کنید که بلاخره چه کسی اول خدا بود از میان این همه خدا ؟ و چه کسی دنیا را خلق کرد هر کس جواب متفاوتی به شما می دهد و هیچ یک هم نمی داند که چرا و چگونه. در آیین هندو سوال پرسیدن امری محال است و زمانیکه از یک هندو بپرسید چرا بت می پرستد ؟ او با تمسخر جواب می دهد که مگر می شود خدایی را پرستید که دیده نمی شود؟ آنها چیزهایی را می پرستند که می توانند ببینند و این تنها به خدایان دریا و کوه و آتش و باران و یا ارکان طبیعت محدود نیست بلکه خدایان مهمتری هم هستند که از روزگار بسیار کهن در هندوستان پرستش می شده اند از جمله - لینگا- و -لینگم -که در زبان سنسکرین به معنی آلت ت-نا-سلی مرد و زن می باشند.

لینگا

تمامی خدایان به همراه خانواده هایشان همواره از چوب و سنگ و فلز و ...ساخته شده و در فروشگاهها به فروش می رسند . برای اعیادی مثل دورگا پوجا و یا گانش چاتورچی بتهای غول آسایی از این خدایان از گل رس ساخته و رنگ می شود و بعد لباس پوشانده می شوند و برای مدت خاصی پرستیده شده و سپس آنها را  در شهر می چرخانند و به رودخانه می دهند.مردم به یکدیگر خدا هدیه می دهند و هر خانواده معبد خانگی خود را در گوشه ای به نام اتاق عبادت دارد و معماران هندو خانه ها را بر اساس جایگاه این بتکده های خانگی می سازند.

در پاسخ به اینکه چرا چنین کار بیهوده ای را با چنین هزینه هایی متحمل می شوید می گوییند که خدایان به دیدن ما آمده بودند و حالا دارند بر می گردند به خانه هایشان!

توجه داشته باشید که این خدایان را با دست خود می سازند و شکل می دهند و لباس می پوشانند و راه می برند و به عنوان خالق خود می پرستند .

کاست سیستم

 خدایان همه ی مردم را به یک چشم نگاه نمی کنند و همواره طبقات بالا هستند که می توانند به بتها نزدیک شده و به آنها لباس بپوشانند و این طبقات از- برهمنان- و -شاتریا -و- بانیاز- و .... هستند که برای هزاران سال از ثروتهای فراوان و موقعیتهای فراوان در هند استفاده کرده و تمامی قدرتهای جامعه را به دست دارند.

سایر مردم که از طبقات پایین جامعه هستند نمی توانند به خدایان طبقات بالا نزدیک شده و یا داخل معبدهایشان شوند . آنها باید خدایانی برای خود بسازند و برای خود جداگانه پرستش کنند.

 پایین ترین طبقه که به اصطلاح- نجسها- هستند اصلا هیچ گونه حق و حقوقی به عنوان انسان نداشته و همیشه به صورت حیوانات زندگی می کنند و رفتار می شوند. اگرچه در زمان استقلال هند تلاشهای زیادی انجام شد که وضعیت مردم نجس بهبود حاصل کند اما فقط در حد حرف و قوانین روی کاغذ بود و تا امروز نجسها جزو انسان حساب نمی شوند.

این سیستم وحشتناک جامعه را -کاست- می نامند که در سنسکریت -وارنا -نامیده می شود و دقیقا همان سیستمی است که در زمان ساسانیان در ایران پیش از اسلام اجرا می شد و زاییده ی فرهنگ آریایی است .

در آیین برهمایی نمی توان یک خدا را انتخاب کرد و پرستید بلکه باید همزمان به همه ی این خدایان ایمان داشت اما می توان یک یا چند خدا را به عنوان خدای اول و دوم انتخاب کرد و بیشتر به معابد آنها رفت.

هر خدا معبد جدای خود را دارد و در هر خیابان دهها معبد ساخته می شود. بتها در جیب لباسها و در داشبرد ماشینها نگهدای می شوند تا از صاحبان خود محافظت کنند!! زیرا وقتی خدا را باید دید تا پرستید باید همه جا او را با خود حمل کرد در غیر این صورت آن بت قادر نیست که شما را ببیند و صدای شما را بشنود.

در معبد پس از صحبت با بت ها باید حتما زنگ معبد را به صدا در آورد تا خدا که در کوهای هیمالایا زندگی می کند صدای زنگ را شنیده و برای بر آوردن حاجت شما به سوی شما بیاید!

این خدایان بخش اصلی زندگی زندگی هر هندویی را فرا گرفته اند تا جایی که مردم فرصت فکر کردن به هیچ چیز را ندارند به جز مراسم متعددی که باید برای ۳۰۰۰ خدا در طول سال بگیرند .

برهمنان که مروجان اصلی آیین آریایی برهمایی هستند بالاترین طبقه ی جامعه بوده و به اصطالاح در همه ی موارد حرف حرف آنهاست. پیش از هر ازدواج - تولد - عید و مراسم برهمنان باید حضور داشته باشند و مراسم مخصوصی را برای خشنودی خدایان از آن مراسم اجرا کنند که گاهی تا ماهها طول می کشد. چنانچه چنین کاری انجام نشود خشم و غضب خدایان تمام زندگی آن خانواده را نابود خواهد کرد و آن خانواده از جامعه و از طرف برهمنان طرد خواهد شد.

در آینده در مورد باورهای برهمایی و داستان خدایان آنها و ارتباطات آن با آیین زرتشتی توضیح خواهم داد.

نقدی بر آیین برهمایی ۲

آیین برهمایی که امروزه به غلط نام دین هندو به خود گرفته است در اصل آیین باستانی آریاییان است و امروزه همچنان به حیات خود در هندوستان ادامه می دهد.

آریاییان مقیم در صحرای سیبری در ۳۰۰۰(ق.م) شاید هم قبل از آن به هند و ایران کوچ کردند و عده ای که در ایران ساکن شدند ساکنان بومی و البته متمدن ایران را شکست داده آیین آریایی را بر آنان تحمیل کردند . اگرچه مشخص نیست که ایرانیان اصیل و بومی پیش ار حمله آریاییان دارای چه دین و آیینی بودند . همین اتفاق در هندوستان نیز به وقوع پیوست .

مردم آریایی با پوست سفید و چشمان رنگ روشن و قامتهای تنومند با مهارت اسب سواری و نیزه پرانی به راحتی بر مردم ضعیف و سیه چرده ی هندوستان پیروز شدند و آنان را برده ی خود ساختند .

اساس آیین آریایی بر طبقه بندی اجتماعی است ( رجوع به مقاله ی قبل) اگرچه این طبقه بندی ظالمانه در ایران پس از اسلام نابود شد ولی همچنان در نهایت ظلم و ستم در هندوستان زنده است و طبق آمار بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۱ چیزی بیش از ۲ میلیون زن و کودک دختر بر اثر باورهای این آیین جان خود را از دست دادند و می دهند.

زنده کشی دختران

اگر فکر می کنید که کشتن کودکان دختر فقط در عصر جاهلیت در مکه اتفاق می افتاد باید سری به هندوستان بزنید. طبق باورهای آیین آریایی فرزند دختر بسیار بد یمن و بد شگون است و باید حتی پیش ار تولد در شکم مادر کشته شود . برای همین امروزه وقتی خانواده ها از دختر بودن کودک مطمئن می شوند بی رحمانه مادر را به همراه کودک در شکمش می کشند . قانون کوچکترین دخالتی در موارد مذهبی و دینی نمی کند زیرا حکومت هند حکومتی غیر دینی است و تمام اتباعش را در انتخاب و اقتدا به هر دینی آزاد می گذارد.

از آنجا که ۹۰٪ از مردم هند برهمایی هستند و حتی خود پلیس و قاضی دادگاه به این خرافات و اعمال ننگین باور قلبی دارند این مسائل متوقف نخواهند شد.

کشتن فرزندان دختر فقط برای طبقات پایین جامعه است زیرا این طبقات پایین هستند که خون ناخالص دارند! و این کار در سراسر هند مرسوم است مخصوصا در میان دراویدیان که مردم اصلی و بومی هند هستند.

چنانچه دختر متولد شود و به سن ۵ و ۶ برسد خانواده از غذا دادن به کودک خودداری می کنند تا بمیرد و یا زنده در شیر خفه می کنند و یا می سوزانند.

 دختری را برای کشتن آماده می کنند.

ساتی

سوزاندن زن به همراه شوهر مرده اش از اصول آیین آریایی و برهمایی بوده و اولین بار در سال ۱۹۴۲ یک لرد انگلیسی به تقاضای راج رام موهان روی یک اطلاح طلب هندو لایحه ای علیه ساتی تصویب کرد که با اعتراضات شدید مردم هند روبه رو شد و اقدامات زیادی که برای جلوگیری ساتی به عمل آمد کمی موثر بود اما همچنان در روستاها انجام می شود.

عروس سوزاندن

بر طبق آیین برهمایی خانواده ی عروس موظف است که مبلغ پولی را به خانواده ی شوهر بپردازد برای نگه داری از عروس !! و این مبلغ معمولا بسیار بالا است چون هر قدر پول بیشتری پرداخت شود عروس از احترام بیشتری برخوردار خواهد بود. خانواده های بسیاری نمی توانند این پول را بپردازند و قول می دهند که پس از عروسی پول را خواهند داد اما وقتی از پول خبری نیست خانواده ی شوهر عروس را مجبور به خود سوزی می کنند و یا عروس خودش بدون در خواست آنها و از روی شرم خودش را زنده می سوزاند....

از کسانی که در هند هستند تقاضا می شود که حوادث روزنامه را بخوانند! تقریبا سالانه ده ها هزار زن خود سوزی می کنند.

طبقات جامعه

بر طبق عقاید یک هندو هیچ ایرادی بر طبقه بندی جامعه وارد نیست زیرا عقیده به تناسخ این مسئله را توجیه می کند.

هر فرد بر اساس کارهایی که در زندگی قبلی خود انجام داده در طبقه ای که شایسته آن باشد متولد می شود و این تصمیم خدایان است و کسی حق اعتراض به آن را ندارد .

گفته ی معروفی هست که می گوید: یک هندی می تواند از هر چیزی صرف نظر کند اما هرگز از ایمان به کاست سیستم ( طبقه بندی) دست بر نمی دارد.

تعداد طبقات جامعه به قدری زیاد است که قابل نام بردن نیست اما به طور بسیار کلی می توان گفت که مردم آریایی نژاد خود را برتر از سایر هندیان می دانند و همگی از طبقات بالای جامعه هستند . طبقاتی مانند :

نام طبقه                 رنگ پوست        گونه         یوگا             پیشه

برهمنان ( موبدان)   پوست سفید         ساتوا        یانانا یوگا    انجام امورمذهبی

شاتریا (ارتشداران)      قرمز                راجه      کارمایوگا    شاهان و جنگجویان

وایشیاز                  قهوه ای تیره     تاماس     بهاکتیایوگا   کشاورز-صنعتگر ....

سودراز                  سیاه                تاماس    بهاکتیایوگا           کارگران

این فقط یک طبقه بندی کلی است و هر یک از این طبقات دارای صدها و هزاران طبقه ی دیگر با نامهای متفاوت می باشند.

 نوین شاتریا از طبقه ی شاتریا و مالک کمپانی کاسترول در هند

 یک زن سودرا (کشاورز)

خاندانهای ثروتمند و با نفوذ هند همگی از طبقه ی برهمنان و شاتریا هستند و سایر طبقات هیچ حق و نقشی ندارند  و هرگز هم قادر به تغییر طبقه ی خود یا ازدواج با طبقات دیگر نیستند . کسی که کشاورز به دنیا می آید کشاورز هم می میرد و حتی فکر خرید ماشی و خانه هم نمی تواند بکند زیرا در هند چنین نیست که کشاورزان مالک زمین خود باشند . طبق آیین آریایی این طبقات بالا هستند که مالک زمین هستند و کشاورزان رعیت محسوب می شوند . این دقیقا همان شرایط ایرانیان پیش از اسلام است که به دلایل متعدد فراموش شده است. مردم ایران توسط موبدان زرتشتی که برادران برهمنان هستند به قدری مورد ظلم و ستم قرار گرفته بودند و به قدری تحت فشار شاهان ساسانی بودند که نام ساسان را به حکومت خود دادند . ساسان در زبان پهلوی به معنی گدا است.قابل یادآوری است که این شرایط در ایران از پیش از زرتشت وجود داشته است و ربطی به آیین اصلی زرتستی ندارد . زرتشت برای مبارزه با آیین منفور آریایی تلاشهای زیادی کرد اما از همه جا رانده شد و با مرگ گشتاسب زرتشت کاملا فراموش شد . موبدان با سوء استفاده از نام زرتشت آیین آریایی را زنده کردند و تا امروز نیز به این سوء استفاده ادامه می دهند.

نجس ها

غیر از  طبقات نام برده گروههای دیگری هم هستند که در اصل ساکنان بومی و اولیه هند بوده اند که همچنان به صورت برده با آنها رفتار می شود . این گروه را  یا نجس  ها می نامند و در واقع غیر آدمیزاد شناخته می شوند. گاندی این طبقه را ؛هریجان؛ نامگذاری کرد و دکتر آمبدکار آنها را ؛ دالیت؛ نامید.

 مردم نجس

نجسها جمعیتی حدود ۲۰۰ میلیون نفر هستند که به هیچ عنوان هیچ حقوقی به عنوان شهروند نداشته و فقط استعمار می شوند . بر اساس آیین برهمایی نجسها انسان نیستند و حق زندگی در شهر ها را ندارند . اولین سند از وجود نجسها در تاریخ هند به دوره ی پادشاهان گوپتا بر می گردد.

کشاورزان و صنعتگران و کارگران نیز جمعیتی حدود ۵۰۰ میلیون را تشکیل می دهند و باقی ۲۰۰ میلیون  طبقان بالا هستند. در واقع در هند فقط ۲۰۰ میلیون حق زندگی دارند و سایرین کار می کنند تا نیازهای این طبقات را تامین کنند و می توان گفت که هند هنوز در ایجاد رفاه برای مردمش از ایران جلوتر است با ۲۰۰ میلیون مرفه!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد